اول خرداد...

سال84 بود.ومن بعنوان یکی از حامیان سرسخت آقای خاتمی در یک مجموعه دوستداشتنی با همکارانی بسیار دوستداشتنی تر همکاربودم که تنها ایرادشون مخالفت سرسختانه با رییس جمهورمحبوب من بود.یه جورایی نسبت به عدد2 و ماه خردادآلرژی داشتن.من هم  در عنفوان کله داغی وقت و بی وقت سرخوش از روکم کنی 8 سال قبل و بی خبر از خوابی که واسه 8 سال بعد قراره ببینیم به مزاح و شوخی سربه سرشون میذاشتم..واما.....اول خرداد رسید و خونه ما به نور قدوم آقا پرهام منور شد.وقتی شیرینی تولد عزیز دلمو داشتم تو واحد پخش میکردم همکار دوستداشتنی من که از عزیزان جانباز بود به مزاح گفت(لطفا با لهجه غلیظ اصفهانی بخونین)
:"...پــَــــع....پــــــَــــــع....امان ازاین بِچِه ی تهرون....آقای طاییا....آ. تمـــــــــــــام تلاتشیشا کرد تا بِچَش دوم خردادی بشِد..."
پرهام نازنینم تولدت مبارک