کوچه گردان عاشق(شبی به بلندای قرنها)-قسمت اول


....نهیب میزنم دیدگان ناباورم را،به باورآنچه در هیچ باوری نگنجد الا به حضور.
جوانانی که به گواهی تیره گون پیشینه ,ازپس سالها تحقیر و نیاز,به درک استغنای وجود برآمده اند و اینک استوارانه ازپله های یکی صحنه بالا میروند تا به فریاد قرنها نشسته در گلو،خواب چشمهای جماعتی خوابزده و خوگرفته بر چموشی مرکب بی تفاوتی هارا آشفته سازند. 
ادامه مطلب ...